(غنچه دل)

سلام ای عزیزترینم



بخاطر صد ها غنچه کردن حس هایم میخواهم غنچه دلم را باز کنم
 
انگار فقط تو هستی برای شنیدن سخن های قلبم

قطرات چشمانم ، درد قلبم ، امانم نمیدهد

انگار چشمانم بیشتر از قلبم بی قرار است که گریه هایم

بی وقفه ،خواسته یا نا خواسته ، مانند باران در آسمان

از چشمانم میبارد

قلبم برای دیدنت بی طاقت شده

دست هایم برای لمس کردنت بی قرار تر شده

حس بویایم برای بو کردنت حساس تر شده

چشمانم برای غرق در خورشید چشمانت بی خواب تر شده

گوش هایم برای شنیدن موسیقی صدا و خنده هایت شنوا تر شده

روحم برای یکی شدن با تو سرگردان و ویلان شده

جسمم برای گرمای وجودت بی طاب تر شده


ای تو که مانند رستم شاهنامه قوی و استواره

ای تو که مانند سرباز سوار بر اسب عاشق و حیران

ای تو که مانند میترای خوریشد جان بخش

ای تویی که پایان میدی به تاریکی های اعماقم و مانند
خورشید طلوع میکنی

ای تویی که مانند آب زلال پاکی و شفاف

ای تویی که توصیف زیبایی های وجودت روی مهتاب آسمان را کم میکند

ای عزیزترنم   ای زیباترینم   ای امید من

تمام مانند ها و توصیف ها و مثال ها برای توست

که مانند یک ریشه در قلبم روییدی و رشد کردی و من را دلباخته و عاشق خودت کرده ای

که مانند نور خورشید در زندگی من تابیدی

و امید و انگیزه های دوباره دادی


آیا تو قصه ی آمدن یک فرشته ی آدمیزاد را شنیده ای


زمانی که ستارگان برای آمدن یک مهمان تازه وارد و به صورت یک فرشته و به شرینی یک نبات خودشان را براق تر کردن و ابر ها را کنار زدند و آسمان را چلچراغ کردند و زمانی که ماه برای حسودی کردن آن فرشته تازه وارد خودش را زیبا تر کامل تر و درخشان تر کرد
زمانی  که باد برای آن رشته آدمیزاد باعث رقصاندن برگ ها و درختان و گل ها و امواج دریا شد تا همه در مهمانی آمدن یک فرشته آدمیزاد شاد و رقصان حضور داشته باشند


ای فرشته ی من  ای زیبای من  ای امید من  ای خورشید طابان من  ای گل رز من ای.......


من عاشق تو هستم

{مبینا فردوسی}
دیدگاه ها (۲)

......:)))

(خفته ی حقیقت)

[زندگی]

(یک صحبت کوچولو :

من حرفای قشنگی بلد نیستم ولی؛,وقتایی که حرف می‌زدیم شده بود ...

تو... قشنگترين عامل تپش قلب منی

هنگامی که خرابه های آرزو رو در پی باقی مانده ای از وجود پوسی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط